در خواب دیدم گشته پرهایم طلایی

آمد پیامک صبحدم : مشهد می آیی ؟

گفتم : کجا ؟ مشهد ؟ چه می گویی برادر ؟!

من ؟ مطمئنی باز پیغام اشتباهی . ؟

من سال های سال آن سمتی نرفتم

مشهد کجا و من کجا ، مرد حسابی !

آنجا فقط جای کبوترهای پاک است

من یک کلاغم ، پای تا سر روسیاهی

         ------------------

 آمد پیامک : " دعوتی ، بی اختیاری"

تو زائری حالا بیایی یا نیایی

 یادت می آید صحن سید ، جمعه پیش

با حسرتی کردی به کفترها نگاهی

آهسته زیر لب کشیدی آه گفتی

آیا برای این کلاغم مانده راهی ؟

آن شب ، میان خواب دیدم مشهدم من

دیدم تو هم ایوان صحن انقلابی

حال و هوایی داشتی ، ناگفتنی بود

دستی به سوی گنبد و دستی کتابی

آنشب یقین کردم که اسمت مهر خورده

آنشب یقین کردم تو هم با ما می آیی "

                                                            "الاحقر"


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگ های جدید شادمهر عقیلی دانلود زیرنویس فارسی فیلم و سریال Terry اشعار بزرگان فیلم و سریال تبلیغات فایل های پاورپوینت افکار ذهن خشمگین Tiffany